صنعت عطرسازی
ساخت انواع عطر و ادوکلن، موسوم به خوشبوکنندهها، در دهههای اخیر، تحت تأثیر تغییرات چشمگیری قرار گرفته است. پیش از آن، عطرسازها معمولاً با شاگردی در آزمایشگاهها و با کار با مواد سنتی و پیروی از روشهای منظم آموزش میدیدند و به مهارتهایی در اختلاط و ترکیب مواد دست مییافتند. تنها گاهی بویی جدید و اصیل ابداع میشد، مانند عطر اولداسپایس، که فوراً پاسخ خودبهخود و مطلوب را از طرف مصرفکنندگان دریافت کرد. بیشتر مردم نمیدانند که ابداع یک خوشبوکننده قابلقبول چقدر پیچیده است؛ برای انجام این کار به دانستنیهای علمی، مهارت و تجربه همراه با تخصص در مسائل فنی شیمی سنتزی و تأیید گروهی از مصرفکنندگان نیاز است.
واژه Perfume، نام خود را از واژه لاتینی Perfumare (به معنای همراه با دود) گرفته است، زیرا آنها به شکل اصلی، مواد خوشبوکنندهای بودند که در معبدهای مصری سوزانده میشدند. مواد خوشبوکننده اولیه تنها مخلوطی از ادویه آسیاب شده نرم بودند که با مُر یا میعه (استوراکس) به هم میچسبیدند. پیشرفت بعدی کشف این موضوع بود که اگر ادویه یا گلی در چربی یا روغن خیسانده شود، چربی یا روغن، بخشی از ماده اصلی خوشبوکننده را نگه میدارد. بدین ترتیب روغنهای دارویی و مرهمهای معطر معروف زمان مسیحیت ساخته شد. ابنسینا، پزشک ایرانی،تقطیر با بخارآب روغنهای فرّار را کشف کرد. او در مدت پژوهش برای کشف شربتهای دارویی، دریافت گلهایی که در یک انبیق با آب جوشانده میشوند، مقداری از عصاره را به محصول تقطیر منتقل میکنند. با بازگشت شرکتکنندگان در جنگهای صلیبی، تمام هنر و مهارت عطرسازی شرق، علاوه بر دانستنیهای مربوط به منابع صمغها، روغنها و ادویه به اروپا منتقل شد.
فرانسه تولیدکننده بسیاری از عطرهای گرانبهاست. ادوکلنهای قدیمی دستکم با قدمت ۲۰۰ سال در شهر کلن، آلمان، ساختهشدهاند؛ احتمالاً این مواد اولین اجناس واردشده به آمریکا بودند. تنها در دهه ۱۹۵۰ بود که صنایع آمریکا کشف کردند فروش مواد معطر بهصورت رقیقشده با الکل سودآور است.
مصارف و جنبههای اقتصادی
مواد خوشبوکننده سهم اصلی را در صنعت لوازمآرایش بر عهده دارند و تنها در مقایسه با مقدار مصرف در صابونها و مواد شوینده در درجه دوم قرار دارند.
آروماتیکها به آهار پارچهها اضافه میشوند تا بوی چسب یا کازیین را تغییر دهند و محصول را با بویی تازه باقی گذارند. محصولات چرمی و کاغذی با بوی خوش معطر میشوند تا بوی ماده خام را از بین ببرند. بوی نفت در افشانههای مگسکش پوشانده میشود؛ چوب سدر مصنوعی را که از پوشاندن چوبهای دیگر با روغن سدر به دست میآید در ساخت مداد به کار میبردند. با تبخیر مقدار بسیار اندکی بورنیل استات در سیستم تهویه مطبوع بوی خوش صحرا به درون هوای اتاق پخش میشود.
اجزای تشکیل دهنده عطر ها
هر مخلوطی از مواد معطر دلپذیر همراه با یک حامل مناسب را میتوان عطر نامید. گرانترین عطرهای جدید نه کاملاً سنتزی هستند و نه کاملاً طبیعی، بهترین محصول هنری، مخلوطی قطعی از هردو است تا عطر را طبیعی نمایش دهد، قیمت را کاهش دهد و به مصرفکننده هنگام استفاده خاطرات خوشی القا کند. اجزای تشکیلدهنده عطرها عبارت انداز: حامل یا حلال، مواد تثبیتکننده و عناصر خوشبو.
حاملها
حلال جدید برای مخلوط کردن و نگهداشتن مواد عطرها، مخلوط اتیل الکل بسیار خالص با مقدار کم یا زیاد آب است. گفتنی است میزان آب بر طبق انحلالپذیری روغنهای مورداستفاده تعیین میشود.
بوی نسبتاً طبیعی الکل با مواد برطرفکننده بو یا ” پیش تثبیتکننده” الکل حذف میشود. این کار با افزودن مقدار بسیار اندکی از صمغ بنزویین یا دیگر تثبیتکنندههای رزینی به الکل و کامل شدن آن به مدت یک یا دو هفته به دست میآید.
تثبیتکننده های عطر
در یک محلول عادی از مواد عطری در الکل، در ابتدا مواد فرّار تر تبخیر میشود. مواد تثبیتکننده را میتوان بهعنوان موادی با فرّاریت پایینتر از روغنهای عطری در نظر گرفت که سرعت تبخیر اجزای تشکیلدهنده معطر گوناگون را کند و یکسان میسازد. انواع مواد تثبیتکننده ترشحات حیوانی، محصولات رزینی، روغنهای اسانسی و مواد شیمیایی سنتزی هستند.
مواد تثبیتکننده حیوانی
از میان تمام محصولات حیوانی، کاستور، یا کاستوریوم، مواد ترشحشده نارنجی مایل به قهوهای از غدد جنسی سگ آبی، به مقدار زیادی بهکاربرده میشود. مشک زَباد، ترشح نیم مایع و چربی از غدد جنسی گربه زیاد است، که حیوان بومی بسیاری از کشورهاست. این مُشک در اتیوپی ابداع شد. ترشحات هر چهار روز یکبار با وسیلهای شبیه به قاشق جمعآوری و در شاخهای توخالی بستهبندی و صادر میشود. مَشک، ترشحات خشکشده از کیسههای شکمی آهوی خُتن تر است که در کوههای هیمالیا یافت میشود. بوی آن براثر کتون حلقهای موسوم به موسکون است و به مقدار ۲/۱ تا ۲% در آن وجود دارد. مُشک، مفیدترین مواد تثبیتکننده حیوانی است که موجب پخش شدن و روانی ترکیب عطر میشود حتی اگر رقیق شود و بوی آن کاملاً محوشده باشد. عنبر کمترین مصرف را دارد، ولی احتمالاً شناختهشدهترین مواد تثبیتکننده حیوانی است. عنبر، سنگریزهها یا ترشحاتی است که از برخی نهنگهای به دست میآید. عنبر را از شکم نهنگ به دام افتاده یا نهنگی که در ساحل گرفتارشده است به دست میآورند. مُشک زیباتا جدیدترین ماده تثبیتکننده حیوانی است که از غدد موش آبی لویزیانا به دست میآید. تنها در طول جنگ جهانی دوم بود که مَشک زیباتا بهصورت تجارتی درآمد. در حدود ۹۰% مواد غیر استری در غدد موش آبی شامل الکلهای لغوی بزرگ بدون بویی است که به کنونها تبدیل میشود.
مواد تثبیتکننده رزینی
مواد تثبیتکننده رزینی موادی هستند که بهطور طبیعی یا براثر آسیبدیدگی از گیاهان خاصی ترشح میشوند و ارزش تاریخی آنها مهمتر از ارزش تجارتیشان است. این مواد تثبیتکننده عبارتاند از: رزینهای سخت (مثل بنزویین و صمغها)؛ رزینهای نرم (مثل صمغ مُرّ و لادن عنبری)؛ صمغهایی که تا حدودی نرم هستند (مثل صمغ پرو، صمغ تولو، کوپی آبا، استوراکس)؛ اولئورزینها و مواد روغنی (مثل ترپنها)؛ و عصارههای ناشی از رزینهای کم گرانرو (مثل آمبرین). تمام این مواد، زمانی که برای اختلاط عطرها آماده میشوند، با روشهایی که از نسلی به نسل دیگر دهان به منتقلشده ، حل و ثابت میشوند.
مواد تثبیتکننده روغن اسانسی
از چند روغن اسانسی برای خاصیت تثبیتکنندگی علاوه بر بوی آنها استفاده میشود. مهمترین آنها عبارتاند از مرموک، خسخس، اسانس پاچولی، ایرسای فلورانسی و صندل.
مواد تثبیتکننده سنتزی
از برخی استرهای نسبتاً بدون بو با نقطهجوش بالا که نقش تثبیتکننده دارند بهجای برخی از مواد تثبیتکننده حیوانی استفاده میشود. در میان آنها میتوان به گلیسریل دی استات (۲۵۹C)، اتیل فتالات (۲۹۵C)، و بنزیل بنزوات (۳۲۳C)، اشاره کرد.
مواد خوشبو
بیشتر مواد خوشبو که در عطرسازی مصرف میشوند در سه مجموعه قرار میگیرند: (۱) روغنهای اسانسی، (۲) مواد مستقل، و (۳) مواد شیمیایی سنتزی یا نیم سنتزی.
روغن های اسانسی
روغنهای اسانسی را میتوان روغنهای خوشبوی فرّاری با اصل گیاهی دانست. البته باید میان روغن گلهای طبیعی بهدستآمده از عطر گیری با روغنهای جاذب یا استخراج توسط حلال و روغنهای اسانسی بازیابی شده توسط تقطیر تفاوت قائل شد.
روغنهای اسانسی، در اصل در آب نامحلول و در حلالهای آلی محول هستند، هرچند همانطور که در گلاب و عصاره بهارنارنج دیده میشود مقدار کافی روغن ممکن است در آب حل شود.
ترکیباتی را که در روغنهای اسانسی به وجود میآیند میتوان بهصورت زیر دستهبندی کرد:
۱- استرها. عمدتاً بنزوییک، استیک اسید سالیسیلیک و سینامیک اسیدها.
۲- الکلهای. لینالول، ژرانیول، سیترونلول، ترپینول، منتول، بورنئول.
۳- ۳- آلدهیدها. سیترال، سیترونلول، بنزالدهید، کامینیک آلدهید، وانیلین.
۴- اسیدها. بنزوییک، سینامیک، میریستیک، ایزووالریک در حالت آزاد.
۵- فنولها. اوژنول، تیمول، کارواکرول.
۶- کتونها. کارون، منتون، پولگون، ایرون، فنچون، تاجون، کامفور، متیل اتیل کتون، متیلتونیل کتون، متیل هپتنون.
۷- استرها، سینول، اترهای درونی (اوکالیپتول)، آنتول، سافرول
۸- لاکتونها. کومارین،
۹- ترپنها./کامفین، پینن، لیمونن، فلاندرین، سدرین،
۱۰- هیدروکربنها. سیمین، استیرن (فنیل اتیلن).
روغنهای فرّار را می توان از گیاهان با روشهای گوناگونی بازیابی کرد: (۱) فشردن، (۲) تقطیر، (۳) استخراج با حلالهای فرّار، (۴) روغنهای جاذب، و (۵) خیساندن. بیشتر روغنها با تقطیر، معمولاً با بخار آب، به دست می آیند ولی در روغنهای معینی دما اثر معکوسی می گذارد. روغن مرکبات تقطیر شده کیفیت نامرغوبی دارند؛ بنابراین آنها را با فشردن به دست می آورند. برای بعضی از گلها که هیچ روغنی با تقطیر از آنها به دست نمی آید یا روغن را تخریب می کند، از سه روش آخر استفاده می شود.
من تا الآن اطلاع دقیقی از ترکیبات عطر ها نداشتم ولی به تازگی از عطرها روی قسمت نبض دست هام استفاده می کردم و می خواستم تحقیق کنم که ماده ی شیمیایی مضری برای بدنم نداشته باشه.فکر نمی کردم عطرها هم همچین مواد مضری داشته باشن.خواهشا این ضررها رو صراحتا عنوان کنین تا مردم حداقل روی پوستشون از این مواد استفاده نکنن شاید اگر روی لباس هایی که کمتر استفاده میشن بزنیم جذب و ضررشون برای بدن کمتر باشه.اکثر مردم به خاطر قول معروفی که میگن روی نبض هاتون استفاده کنین ماندگاری و پخشش بهتره تو اون قسمت ها استعمال می کنن ولی شاید خیلی هاشون از ترکیبات عطرها و مضراتشون برای بدن بی اطلاع باشن.